فال حافظ

 

دیروز توی مترو یه خانم بچه بقل فال حافظ می فروخت.من و دوستم هر کدوم به یه نیتی ازش فال خریدیم.

فال من این بود:

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر بر آید

 

گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

 

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

گفتا که شبرواست او از راه دیگر آید

 

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

 

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت

گفتا تو بندگی کن کوبنده پرور آید

 

گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد

گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید

 

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد

گفتا خموش حافظ کین غصه هم سر آید

 

******

     غم و اندوه فراوانی را تحمل کرده ای و امید از همه و همه جا بریدی.خداوند به فضل خود ترا نجات داد و

     در سلامت به روی تو گشود و ترا از غم و رنج رهانید.

     کارت روز به روز بهتر میشود.فقط عبادت خدا را از یاد مببر چون اوست اوست بر آورنده همه حاجات.