این شعر رو برای تمام کسانی می نویسم که منتظر عزیزشونن.
معما
وقتی که دست عزیزت یه نوازشگر خوبه
وقتی که طلوع چشمات دشمن هر چی غروبه
وقتی که سایه اسمت روی لبهام خونه داره
وقتی که زخم نفسهام بی تو مرهمی نداره
******
تو بگو جز تو کسی هست که منو تنها بزاره؟
کسی هست اگر که رفتی واسه من بشه ستاره؟
راستی کی تو برمی گردی تا که بغض من بمیره
کی میای که مرغ شادی تو نگاهمپر بگیره
یه تبسم ازنگاهت واسه من تموم دنیاست
وقتی چشماتو می بندی زندگی واسم معماست
*******
بیا که هرم نفسهات برا من نفس بیاره
بیا که گریه تلخم بشه لبخندی دوباره
بیا تا اومدنت رو پر کنم از هجرت غم
بیا تا دیگه نباشه اشکی رو گونه شبنم
شعر تازه ای نمونده که برات هدیه بیارم
آخه تا اومدن تو می تونم فقط ببارم
ادامه اصطلاحات و کلمات: |
| |
birds of the feather flock together |
کبوتر با کبوتر,باز با باز | |
cat get your tongue? |
گربه زبونتو خورده؟ | |
his bark is worse than his bite |
هارت وپورت می کنه | |
join the club |
بزن قدش,منم مثل توام | |
good riddence |
هرری | |
missed the boat |
فرصت را از دست دادن | |
let sleeping dogs lie |
پا رو دم شیر نذار | |
so far,so good! |
تا حالا خوب پیش رفتید,موفق باشید | |
crammer |
خرخوون | |
hodge podge |
شیرتو شیر | |
platonic love |
عشق افلاطونی | |
هر شب از هجران رویت ناله آهسته دارم
ناله جانکاه و سوزان از دل بشکسته دارم
می چکانم خون دل را از کنار دیده گانم
رازها اندرمیان اشک چشم خسته دارم
من نمی دانم چگونه شکر این نعمت گذارم
چون ز چشمه سار چشمم قطره ÷یوسته دارم
چون نگاه تو برویم افتاده گاه گاهی
دیگر از دام خلایق قلب و جانی رسته دارم
ای کلید قفل های بسته و مسدود عالم