بیا که بی تو دل من دگر قرار ندارد
دگر دو دیده من تاب انتظار ندارد
بیا که موج غم تو گرفته سینه و دل را
غریق بحر فراق تو,اختیار ندارد
بیا ز لطف و عنایت,نشین کنار گدایت
که گل همیشه جلیسی بغیرخار ندارد
از آن زمان که ز رافت,نموده ای تو نگاهم
دگر به هیچ کسی عاشق,تو کار ندارد
دل شکسته من ای شفای سینه زهرا(ع)
بغیر تو به دو عالم,انیس و یار ندارد
بده اجازه به عبدت,که روی ماه تو بیند
که سیل خون دو چشممدگر قرار ندارد